متن نوحه دیوانه ام دیوانه قمر بنی هاشم از وحید شکری

دیوانه‌ام دیوانه‌ی قمر بنی‌هاشم شمع است و من پروانه‌ی قمر بنی‌هاشم ساقی بریز از آن می افسونگر خود سرمستم از پیمانه‌ی قمر بنی‌هاشم

و اذا زلزلت الارض و زلزالها میشود زیر قدومش زمین جابه‌جا و اذا وقعت الواقعه است آن زمان که رود سمت شریعه یل کربلا

اباالفضل شورآفرین عباس والاترین، عباس مه طلعت و مه چهره‌ی ام‌البنین، عباس سردار دین عباس حق الیقین، عباس ای قدرت مولا اميرالمؤمنين، عباس

ابوفاضل یا اباالفضل

ای ماه گردون ازچه روتابنده میگردی در پیش رخسار قمر شرمنده میگردی ای یوسف کنعان منازی بر جمالت زیبا اباالفضل باشد و تو بنده میگردی

شه ما مشق ادب را به لقمان دهد وهوَ الرّازق‌و بر عالمی نان دهد و اگر گوشه نگاهی به عالم کند جان شیرین جهان محضرش جان دهد

قمر بنی هاشم سقای سرمستان ساقی بی‌دستان جامی بده ای ساقی و جان مرا بستان شاهِ همه شاهان یا حضرت سبحان تیغ از تو گردن ز من جانم بگیر جانان

ابوفاضل یا اباالفضل

ارتشبُد و سرلشکر خون خدایی تو از ازل بر نه فلک فرمانروایی درعالم بالا ملائک مست و حیران تمثال تو کرده از آنها دلربایی

تو که هستی و چه هستی چنین دلبری که به یک غمزه‌ی خود دل ز دل میبری من بیچاره ندیده شدم عاشقت چه جلال و جبروتی عجب محشری

قمر بنی هاشم سرو روان عباس حق راعیان عباس قرآن تویی میزان تویی شاه جوان عباس راقي ابوفاضل ساقي ابوفاضل کلُّ علیها فانُ و باقي ابوفاضل

ابوفاضل یا اباالفضل

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *