مداحی دیگه نمیرسه به هیچ کجا صدام از وحید شکری
دیگه نمیرسه به هیچ کجا صدام29 اسفند 1399
203
0
'
29 اسفند 1399
203
0
دیگه نمیرسه، به هیچ کجا صدام میسوزه گونههای من، با اشکای چشام نگام به راهه تا بیاد، بالا سرم رضام با دستای بسته توی زنجیر به سوی خدا تو مناجاتم دعای رو لبهامه خلصنی با اینکه خودم باب حاجاتم مجروحم ساق پام شکسته، دلم شدم از زمونه بیزار روزار و روزه میگیرم، تازیونه میشه هر افطار شبهارو روضه میگیرم، وای از این همه درد و رنج و آزار خلصنی یارب، خلصنی یارب خلصنی یارب، بهحق زینب یافاطمه میگم، تا میخورم زمین مادر بیا و امشبو، کنار من بشین رو صورتم شبیه دست قنفذو ببین با سنگینیِ هردوتا دستش که بیهوا میزد منو سیلی به یاد تو و کوچه افتادم همونجا که شد صورتت نیلی ای مادر مثل تو شده، پیکرم ضعیف و پر از کبودی ای مادر با لگد شکسته، پِر منو سندیِ یهودی ای مادر از خدا میخوام، تا منم بیام پیش تو بهزودی خلصنی یارب، خلصنی یارب خلصنی یارب، بهحق زینب ترک ترک شده، از این عطش لبم نوای یاحسین حسینه ذکر رو لبم به یاد روضهٔ وداع و داغ زینبم اگه میمیرم بیکس و تنها اگه اسیر این سیاچالم اگه شب و روزم شده گریه به یاد شهید تو گودالم یاد اون جسم بیسری، که بدون غسل و کفن رها شد یاد سرداری که سرش، پیشِ دخترش از قفا جدا شد یاد اون خواهری که، زندونیه نگاه نامحرما شد