برچسب ها

متن نوحه اومده سواره وقت فراره از وحید شکری

متن:اومد سواره وقت فراره...

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

اومد سواره وقت فراره
طوفان به پا شد تا تو میدون پا میزاره
مردِ شکاره همتا نداره
نظمِ سپاه و زد به هم با یک اشاره

شیرِ جَمَله، شیرِ زهرا خورده
در عرصهٔ جنگ، نیست چنین رزمنده
تیغش رو ببین، نه فقط اون زن رو
بلکه شتر و از پا در آورده

رجز میخواند حسن معنای یَل منم
سپاهی از طلحه را من گردن میزنم
چرا پشتِ مرکبِ خود پنهان میشوی
اگر یابن الحیدرم نسلت را می کَنم

یا حسن یا مولا

☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️

سِبط پیمبر تمثال حیدر
گرد و غباری میکنه تو قلب لشکر
سردار و سرور همواره برتر
میگه علی جانم حسن کردی تو محشر

شاگرد علی، از جنم لبریزی
صف های عدو، رو به هم میریزی
گفتی به زبیر، انا یابن الحیدر
تو با یه سپاه، پیش من ناچیزی

درخشیده در جمل همچون دُرّ و نگین
برای دیدن ز عرش آمد روح الامین
اجل راهی میشود بر روی طاویه
و با یک ضربه حسن شتر را زد بر زمین

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *