برچسب ها

متن نوحه با جذبه میره تو میدون و حریف میطلبه از مجید رضانژاد

 

با جذبه،میره تو میدون حریف میطلبه

با نسبه،اون که به میدون زده شیر عربه

 

با غضبه،کرده علی به دشمنانش غلبه

 

به سر زد دستمال زردُ گره

به سمت قلعه حمله میبره

 

با یه دستش با مرحب میجنگه

رو دست دیگش درب خیبرِ

 

اذن میدان دادُ علی شد آماده

بَه چه طوفانی تو معرکه رخ داده

 

مولا دست به شمشیر نشد همه دیدن

اون که مَن مَن میکرد به مِن مِن افتاده

 

          (یا حیدر یا مولا)

 

با جگره،خشم علی قاتل جان لشگرِ

دلاوره،زیر قدم هاش جسدهای بی سرِ

 

چخبره،عزارائیل یا که جناب حیدرِ

 

نگاهش به مِیمَن و میسرِ

الان تو جونشونم دلهره

 

اومد کرارُ دیدن در آنی

میدان تحت تسخیر حیدرِ

 

اذن میدان دادُ علی شد آماده

بَه چه طوفانی تو معرکه رخ داده

 

مولا دست به شمشیر نشد همه دیدن

اون که مَن مَن میکرد به مِن مِن افتاده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *