برچسب ها

متن نوحه معلومه که لحظه ی سفر شده از کربلایی حمید علیمی

معلومه که لحظه ی سفر شده...

🎤کربلایی حمید علیمی

 

معلومه که لحظه ی سفر شده

از این زهر وجود من شرر شده

معلومه که عمر من بسر شده

 

این صدای بی جونم

این حال و روز منه

این روزا روی لبم روضه ی بی کفنه

 

یادمه روز ظهر عطش

یادمه غروب عاشورا

یادمه صدای هلهله 

آتیش خیمه ها

 

وای از امون از غریبی(دم)

 

روزی که سر حسین رو نیزه بود

روزی که سر عموم خورده عمود

روزی که صورت ما بوده کبود

 

من پیش عمه بودم

این روضه ها رو دیدم

واه همه ی اسرا تا شهر شام دویدن

 

یادمه که سر بریده تا رسید تو خرابه ی شام

نیمه شب سه ساله هی میگفت که بابام میخوام

 

 

ویژه شهادت امام محدباقر(ع)

۲۶ تیر ۱۴۰۰

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *