برچسب ها

متن نوحه حسین من ای شهید بی کفن از نریمان پناهی

حسین من ای شهید بی کفن

تو رو قربة الی الله میزدن

ریختن سرت جلو چشم مادرت

نیزه بارون شد عزیزم پیکرت

برید صدات خس خس افتاد نفسات

کهنه خنجر و کشید روی رگات

مو تو کشید نفسم به لب رسید

از قفا سرت رو تشنه لب برید

کشیدنت تو رو بی کس دیدنت

اومدن برای غارت تنت

پیرهن و برد یکی انگشتر و برد

یکی شون میون گودی سر و برد

سواره ها اومدن با مرکبا

رد شدن از رو تمام پیکرا

به سر زنان اومدن گریه کنان

خدا نگذره از شمر و سنان

دویدم و ولی دیر رسیدم و

بدنت رو دیدم و بریدم

پیچید صدا توی اون شلوغیا

دویدن یه عده سمت خیمه ها

سوخت محجرا سوخت تموم چادرا

تازیونه شد نصیب دخترا

وای حسین وای حسین 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *