برچسب ها

متن نوحه یه خط بر خط صورت علی افتاده نه از وحید شکری

• ﷽ •

یه خط، بر صورت علی افتاده نه همان، که توی معرکه ایستاده بعد عدو، از ترس او شده حیران رجز، خواند و حرامیان ترسیدن از غضب، در چهرهٔ علی میدیدن پس فرار، شد کارشان در این میدان

علیه/ابَر قدرت، شاه و شهسوار علیه/دو ابرویش تیغ ذوالفقار علیه/خدا شد به صوت تو دچار، علیه... علیه/زند چون شیران به کار و زار علیه/کند هر روبَه‌صفت شکار علیه/سپهسالارْ کوه اقتدار، علیه...

دمش غرانه و، تیغ او برانه و ثانیِ یزدانه و، حی لا یموت علی رخش شاهانه و، رزم او جانانه و اسم او درمانه و، ذکر هر قنوت علی

علی مولا، یاحیدر

جنم، میریزد از دو چشمان تو یا علی، شوری به‌پا شده در لشکر تا زمین، میلرزد از قدم‌هایت ببند، دستمال زردو بر پیشانی تا عجل، سایه کُند به‌روی دشمن با دمی، از کوبشِ رجزهایت

علیه/فلک تکیه کرده بر او علیه/درآرد رزم تو در تو علیه/و رقص شمشیرش جادو، علیه... علیه/نشد کس با تو رو در رو علیه/مگر که زد پیشت زانو علیه/ولا الهَ الّا هو، علیه...

دم به دم تدبیر تو، لحن در تکبیر تو نطق با تاثیر تو، جان گرفته حسنت دم اکثیر تو، حرکت شمشیر تو پسرت پیگیر تو، به‌تو رفته حسنت

اسدالله، یاحیدر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *