• ﷽ •

سبک:شور

متن:نبض جهان در ید طولای اباالفضل...

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

نبضِ جهان در ید طولای اباالفضل

مُنَجِّمان محو تماشای اباالفضل

مُوَرِّخان همه انگشت به دهانند

مُفَسِّران واله و شیدای اباالفضل

خلق هنر نموده خدا با خلق قمر

مادر نزاده همچو قمر مابین بشر

صفین به تحت سلطه‌ی عباس و حیدر است

جانم به این پدر ای جانم به این پسر

جبروت عباس، جبروت حیدر

رجزش به میدان، خودِ بانگ محشر

الله اکبر، به یل شاه خیبر

زیر قدومِ، تو بود کل لشگر

شیر دلاور، میر و غضنفر

تقدیر دشمن، با نگاهت مقدر

قمر بنی هاشم یا اباالفضل

☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️

خیرالعمل ضربهٔ شمشیر اباالفضل

ضرب الاجل نعرهٔ تکبیر اباالفضل

غُرِّش او شرح آیات عذاب است

یداللَه است دستِ علم گیر اباالفضل

قامت قیامت و کوه استقامت است

محکم و استوار شیر با صلابت است

اسطوره‌ی وفا قاموس برادری

معنای غیرت و معنای شجاعت است

زده تکیه بر دست تو آسمان هم

سر اشقیا را، زده ای تو از دم

جانم به زورِ، بازوی اباالفضل

صمصام الحیدر، ابروی اباالفضل

پروردگار، ایثار و متانت

کابوس اعداست، هوهوی اباالفضل

قمر بنی هاشم یا اباالفضل

☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️

حور و ملک خادم و دربان رقیه

فُلک و فَلک ریزه خوره خوان رقیه

قرص قمر روی دل ارای اباالفضل

جانِ همه عالم و جانان رقیه

مسند نشین عالم امکان رقیه جان

مافوق درک فرش نشینان رقیه جان

سرتا به پا مصور زهرای اطهری

من حاضرم فقط بطلب جان رقیه جان‌

به جلال و شوکت، تو علی تباری

به کنار زینب، خودِ زلفقاری

به به.به این عِـزّ و مقام و کمالات

بر نوکریه تو کنم من مباهات

باید به تاریخ بنگارند همانا

هستی یقیناً، فتاح شامات

شعر از:

 محمدحسین ترزفان